شامگاه دوشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۰ رویداد “شبی با موزه” از ساعت ۱۹ تا ۲۲ در موزه ملی ایران با همکاری شهرداری منطقه ۱۲ و اداره کل میراث استان زنجان برگزار شد. این رخداد که برای نخستین بار سال ۹۵ در موزه مادر کشور برگزار شد، امسال نیز چون دفعات قبل مورد استقبال خیل بسیاری از علاقمندان و فرهنگ دوستان بسیاری قرار گرفت.
بازدید رایگان از موزه ایران باستان، موزه باستان شناسی و هنر دوران اسلامی ایران، نمایشگاه آجرهای لعابدار بوکان: استردادی از سوئیس، مرگ در نمک، شاهنامه به روایت موزه ملی ایران فضاهای قابل بازدید بود. در تمامی فضاهای نمایشی کارشناسان موزه ملی ایران تا پاسی از شب برای ارائه توضیحات مستقر شده و پاسخگوی سوالات بازدیدکنندگان بودند.
برگزاری ۱۵ تور تخصصی موضوعی ، شب متفاوت بازدید از موزه ملی ایران
با حضور اساتید و پژوهشگران مدعو در حوزه باستانشناسی و هنر به رسم همیشگی تورهای تخصصی موضوعی برگزار شد. بیش از ۱۵ تور موضوعی تخصصی برای شبی با موزه سال ۱۴۰۱ تدارک و برنامهریزی شده بود.
در کنار حضور دکتر جبرییل نوکنده رییس کل موزه ملی ایران، فیروزه سپیدنامه رییس موزه ایران باستان و کرم میرزایی رییس موزه باستانشناسی و هنر دوران اسلامی دکتر مسعود اکبری ، دکتر اسمعیل اسماعیلی جلودار، دکتر عباس مقدم، دکتر محمدرضا نعمتی، دکتر نوری شادمهانی، دکتر حمیدرضا قلیچخانی، دکتر ابوالفضل عالی و… در این تورهای تخصصی شبیمتفاوت از بازدید در موزه ملی ایران را رقم زد.
آفرینش آثار هنری کودک و نوجوان با الهام از آثار موزه ملی ایران
غرفه کودکان و نوجوانان نیز با حضور مربیهای تخصصی حوزه هنرهای تجسمی کودکان فعال در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بسیار فعال عمل کرده و با مهمترین مخاطبین موزه ملی ایران روبرو شد. آفرینش آثار هنری زیبا با محوریت آثار موزه در قالب روشهای متنوع هنرهای تجسمی فرصت متفاوتی برای آشنایی با فرهنگ و هنر ایرانی این میهمانان عزیز بود.
در کنار این برنامه نوروزگاه اقوام ایرانی نیز با برنامه های مختلفی از جمله موسیقی اقوام، نمایشهای آیینی نوروز و …. در فضای باز موزه ملی ایران برگزار شد
هنر اجرا (Performance Art) با محوریت یک اثر تاریخی برای نخستین بار در رویداد شبی با موزه ملی ایران برگزار شد.
انتخاب یک هاون تاریخی در موزه باستانشناسی و هنر دوران اسلامی با حضور استاد سیف الله شکری در مقام سرپرست گروه ، وحید مسعودی، ساناز صادقیاننژاد و شایان درویش به عنوان بازیگران و نوازندگان با کارگردانی ساسان قاسمی روایتی متفاوت از یک شی مربوط به دوره سلجوقی برای بازدیدکنندگان در قالب نمایش و موسیقی توام روایت شد. هنرمندان تلاش داشتند تا با استفاده از سازهای موجود در روی این اثر و و نمایش کاربرد این ظرف به برداشتی آزاد برای نمایش دست یابند.این حرکت هنرمندانه آغازی از یک پروژه تحت عنوان همآهنگ است که تلاش دارد تا آثار موزه ای را از زاویهنو برای علاقمندان نمایش دهد.
تورهای تخصصی برنامه “شبی با موزه ملی ایران“، دوشنبه ۸ فروردین ماه سال ۱۴۰۱
زیورآلات پارینه سنگی
مسعود اکبری، کارشناس ارشد باستانشناسی با موضوع «زیورآلات پارینهسنگی» در تالار پارینهسنگی به توضیحاتی درباره ابزارهای سنگی و زیورآلات پرداختند. ایشان از نحوه زندگی انسان مبتنی بر سازگاری با محیط زیست صحبت کردند و اینکه انسانریختها از ابتدایی امکاناتی که در طبیعت وجود داشت از جمله سنگ، استخوان و چوب، ابزارهایی کاربردی میساختند. از قدیمیترین شواهد ابزارسازی در ایران که دوره پارینهسنگی قدیم نامیده میشود، استفاده از ساطورابزارهای سنگی است که با شکستن قلوهسنگهای طبیعی و تراشهبرداری ساخته میشد. این ابزارها با قدمت ۸۰۰ هزار سال پیش از کشفرود خراسان رضوی کشف شده بود. به تدریج در اواخر دوره پارینهسنگی قدیم شواهد دیگری نیز مبنی بر استفاده از این ابزارهای دورویه یا تبرهای دستی متداول شد که به طور نمونه چنین ابزارهایی در غار دربند گیلان همزمان با بقایای آرواره خرس غار به دست آمد که سالیابی سری اورانیوم انجام شده بر روی این گونه از خرس، تاریخ بین ۲۰۰ هزار تا ۲۵۰ هزار سال پیش را نشان داد. کمکم از ۲۰۰ هزار سال پیش دوره پارینهسنگی میانی شروع میشود که به خاطر وجود عصر یخبندان نحوه ابزارسازی انسانریختها نیز تغییر مییابد که از تراشههای جدا شده از سنگ مادر ساخته میشدند مانند تیزهها، خراشندهها، و نکته جالب توجه استفاده از تکنیک لوالوا در این دوره است که تا حدود ۴۰ هزار سال پیش ادامه یافت. سپس از ۴۰ هزار سال پیش انسان وارد دوره پارینهسنگی جدید میشود که هنوز یخبندان ادامه داشته اما در این زمان موفق به ساخت تیغههای سنگی شدند که قابلیت نصب بر روی دسته چوبی کوتاه به عنوان چاقو و دستههای چوبی بلند به عنوان نیزه را داشتند و یا حتی استفاده از تیر و کمان که همگی نشان میدهد شکار برای انسان راحت شده بود. بنابراین آرامش و فراغتی در زندگی آنها پدید آمد که سبب شده بود تا به سراغ ساخت زیورآلات و اشیای زینتی بروند که از نمونههای آن استفاده از دندان حیوانات، صدفها و حتی سنگ برای ساخت آویز بود. صدفهای مورد استفاده برای آویزهای کشف شده از این دوره در غار یافته لرستان از نوع صدفهای شکمپایان در خلیج فارس است که یا بیانگر ارتباط جوامع زاگرس مرکزی با جوامع زاگرس جنوبی بوده و یا به خاطر کوچهای فصلی انسانها در فصول سرد به سمت مناطق کمارتفاع زاگرس جنوبی است. در هر دو حالت این شواهد نشانگر پیچیدگیهای اجتماعی و رشد تدریجی جمعیت بود کهبه نوعی نگاه انسانها به زندگی تغییر کرده و موضوع هنر اهمیت یافته است. پس از آن دوره فراپارینهسنگی شروع شد که از ۲۰ هزار تا ۱۲ هزار سال ادامه یافت و مصادف با پایان یخبندان است، یعنی فرصتی که به انسان داده شد تا بتواند اردوگاههای موقتی را در محیطهای باز ایجاد کند و همچنین امکان دسترسی به منابع غذایی دریایی برای آنها ممکن شودکه البته در این بازه زمانی ریزتیغهها ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین در این دوره آویزهایی به دست آمد که از نوع صدفهای دوکفهای است که تراش خورده و شکل مخروطی داده شدند.نمونه این آویزها از غار علیتپه در مازندران کشف شده است. در این دوره حس زیباییشناسی انسان هم تقویت شده و حتی شواهد استفاده از گل اخرا به دست آمد که به عنوان یک ماده رنگی به کار گرفته شده بود.در پایان این دوره به تدریج انسان به سمت یکجانشینی حرکت کرده و کشاورز و دامداری را آغاز میکند که همان دوره نوسنگی است.
سفالگری دوره نوسنگی و مس و سنگ
امالبنین غفوری، مسئول بخش سفال موزه ملی ایران به توضیحاتی درباره دوره نوسنگی و به ویژه سفال دوره نوسنگی و مسوسنگ پرداخت: دوره نوسنگی از حدود ۱۰۰۰۰ سال پیشازمیلاد آغاز شد. این دوره، به دو دوره نوسنگی بی سفال و نوسنگی با سفال تقسیم میشود. در دوره نوسنگی انسان در درههای حاصلخیز زاگرس که زیستگاه طبیعی گوسفند، بز، گندم و جو وحشی بود و در روستاهایی کوچک مانند تپه سراب، تپه گوران، تپه آسیاب و گنجدره مستقر شد. قدیمیترین شواهد از مراحل اولیه استقرارهای دائمی یا فصلی در زیستگاههای طبیعی گوسفند، بز، گندم و جو وحشی در محوطههای شیخیآباد، چغاگلان، گنج دره، تپه سراب، تپه آسیاب، تپه گوران و تپه عبدالحسین به دست آمده که همگی در درههای کوههای زاگرس قرار گرفتهاند.
اهلی کردن جانورانی مانند بز و گوسفند و دانههای خوراکی مانند گندم و جو سبب پدید آمدن سکونتگاههای اولیه و همچنین قدرت کنترل منابع غذایی شد که این عوامل خود افزایش جمعیت را به همراه داشت. از شواهد اولیه معماری با خشتهای دراز و گونه ابتدایی سفال میتوان به گنجدره نزدیک هرسین در کرمانشاه در هزاره هشتم پیشازمیلاد اشاره کرد. اما از جمله محوطههای دیگری که در اوایل نوسنگی که نشان دهنده روستاهای اولیه هستند میتوان به تپه زاغه، سیلک و سنگ چخماق، حاجی فیروز، علیکش (دهلران)، چغابنوت (شوشان)، جری و موشکی (فارس) اشاره کرد.
غفوری همچنین توضیحاتی درباره ساخت پیکرکهای گلی اولیه و پیکرکهای موسوم به پیکرکهای T شکل دوره نوسنگی به ویژه پیکرک گلی ونوس سراب ارائه کردند.
در ادامه بیان داشت؛ در ابتدای دوره نوسنگی سفالها عموما ساده، دارای شاموت گیاهی به ویژه کاه بودند. در این دوره انسان هنوز فناوری استفاده از کوره را به خوبی نمیشناخت و تسلطی بر روی کنترل حرارت کوره نداشت بنابراین اغلب سفالها پوک، ترد و شکنده و فاقد پخت کافی بودند. سفالها در این دوره ساده هستند و در برخی محوطهها سفالهای منقوش با نقوش هندسی و خطوط ساده دیده میشود. اما با گذشت زمان سفالگر توانست ترکیبات خاک را به خوبی شناسایی کند و همچنین کنترل کوره را به دست بگیرد. بنابراین میبینیم سفالها ظریفتر شده و دارای پخت کافی میشوند.
ایشان همچنین در ادامه از ماکت سفالی تپه سنگ چخماق به عنوان یکی از اشیای شاخص موزه ملی ایران یاد کرد و بیان داشت این ماکت نشان دهنده سبک خانهسازی در دوره نوسنگی در این محوطه است. این ماکت نشان میدهد احتمالا درهای ورودی خانههای دوره نوسنگی این محوطه از سقف بوده و برای دسترسی آسان به آن در خارج از بنا نردبانی قرار میدادند. نمونههای مشابه این ماکت از منطقه لوانت به دست آمده که بقایای استخوان و نمک در داخل آنها یافت شده است که نشان میدهد از آن به برای نگهداری اجساد و ذخیره نمک استفاده میکردند. البته در ماکت خانه موجود در موزه ملی ایران اثری از استخوان و نمک دیده نشده که بتوان برای آن کاربری ویژهای مشخص کرد.
در ادامه ایشان درباره دوره مس و سنگ و سفالهای این دوره سخنانی را ایراد کردند. در حدود هزاره پنجم پیشازمیلاد سفال تزیینات بیشتری به خود گرفت و ردیف نقوش جانوران و گیاهان به رنگ سیاه بر روی زمینه قرمز تیره بکار برده شد. سفالهای بزرگ به نمایش درآمده در گالری ۸، مربوط به محوطههایی مانند تپه قمرود، تپه اسماعیلآباد، تپه سیلک کاشان و تل باکون فارس هستند. این گونه سفالها با روش فتیلهای ساخته شدهاند. سفالهایی که معرف فرهنگ چشمه علی هستند سفالهای قرمز رنگ با نقوش سیاه و یا قهوهایاند که به دوره انتقالی مس و سنگ یعنی حدود ۵۲۰۰ تا ۴۸۰۰ پیشازمیلاد تعلق دارند. در حدود هزاره چهارم پیشازمیلاد، سفالها تنوع شکلی بیشتری به خود گرفتند و نقشمایههای جانوری به وفور بر روی سفالها دیده شد. چرخ سفالگری نیز در همین زمان اختراع شد. از این دوره به بعد است که استفاده از فلز برای ساخت ابزار کاربردی وارد زندگی روزمره مردم شد.
بانوی هفت هزار سال
دکتر محمداسماعیل اسمعیلی جلودار، عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران درباره بانوی ۷ هزار ساله اینچنین گفتند: این اسکلت بهطور اتفاقی در میدان امینالسلطان واقع در خیابان مولوی تهران کشف شد. دو فصل کاوش در محدوده این خیابان انجام شد. در طی کاوش ابزارهای متفاوتی متعلق به دورههای مختلف تاریخی بهدست آمد. مهمترین بخش این کاوش، برخورد به آثار ۷ هزار ساله یعنی دوره مس و سنگ است که سابقه باستانشناسی تهران را به هزاره پنجم پیشازمیلاد رساند. اصولا تدفینها در این دوره در زیر منازل مسکونی انجام میشد. در این منطقه گورستانی مربوط به این دوره به دست نیامد. با مطالعاتی که بر اسکلت انجام شد قدمت ان را به ۶۹۵۰ میرساند. ایشان به مطالعات استخوان شناسی انجام شده بر روی این اسکلت پرداخت. طبق گزارش به دست آمده از مطالعات استخوانشناسان و با توجه به شواهد فیزیکی این اسکلت متعلق به بانویی بین ۲۰ تا ۴۰ ساله است.
فلزکاری در هزاره چهارم پیشازمیلاد
دکتر جبرئیل نوکنده، رئیسکل موزه ملی ایران و عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری به فلزکاری در هزاره چهارم پیشازمیلاد پرداختند: دوره مس و سنگ یک دوره هزار ساله حدودا از ۴۵۰۰ تا ۳۳۵۰ پیشازمیلاد است. در این دوره فرآیند ذوب فلز در فلات مرکزی ایران در محوطههایی مانند تپه قبرستان، سیلک، محوطه اریسمان، حصار و تپه چشمهعلی صورت میگیرد. و شواهدی از بوته سفالی ذوب فلز، سرباره، قالب های سفالی، اشیای مسی از این محوطه در گالری مس و سنگ موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شده است. با توجه به غنای معادن گوناگون، ایران از دوران پیشازتاریخ یکی از کانونهای فلزکاری کهن در جهان است.
آثار چگاسفلی به روایت موزه ملی ایران
دکتر عباس مقدم عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی و سرپرست کاوش محوطه باستانی چگاسفلی به شرح کاوش خود در این محوطه پرداخت: چگاسفلی یک محوطه شش هزار ساله است که در جنوبغرب ایران و منتهیالیه جنوبشرقی خوزستان و نزدیک خلیجفارس قرار دارد. این محوطه در دشت زهره در شهرستان بهبهان قرار دارد. چگاسفلی مربوط به دورهای است که انسان به درجهای از پیچیدگی رسید و وارد مرحله جدیدی شد که در آن نهادهای مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاست شکل گرفت. یکی از ویژگیهای شاخص این منطقه مذهب است که بسیار به چشم میخورد. دو عامل باعث شد مردم به مسائل مذهبی توجه ویژه داشته باشند؛ یکی عوامل برونزا مانند حوادث طبیعی و دیگری عوامل درونزا که انسانها با رشد اجتماعی به آن رسیدند. چگاسفلی با وسعتی برابر ۲۰ هکتار در شش هزار سال پیش شامل دو بخش مسکونی و گورستان بوده است. بخش گورستانی در این محوطه بسیار گسترده است و که در طی چند دوره شکل گرفته است. در چگاسفلی برای نخستینبار سنگ گورهایی از سنگ و یا آجر با اشکال مختلف استفاده شده است. گورها اغلب خشتی و گودالی بودند که این سبک ساخت گورها نشان میدهد مراسم آیینی و تشریفاتی مرگ برای آنها بسیار مهم بوده است. در این محوطه همچنین بخش استخواندان هم وجود دارد که استخوان مردگان را در آن میگذاشتند. همراه با اجساد ظروف سفالی منقوش نیز قرار میدادند. ظروف سفالی منقوش از نیایشگاه چگاسفلی به دست آمده است. این نیایشگاه بنایی یادمانی از آجر است که در آن سکویی وجود دارد که نشان میدهد تشریفاتی در آنجا انجام میشده است.
داریوش به روایت موزه ملی ایران
فیروزه سپیدنامه، رئیس موزه ایران باستان به شرح پیکره داریوش پرداختند: این پیکره در مصر ساخته شده و طی کاوشهای کاخ داریوش در شوش در سال ۱۳۵۲ به دست آمده است. این تندیس در محلی نزدیک به شرق تالار قصر داریوش بر بالای آپادانا یافت شده است. پیکره دارای کتیبه است و بخش عمدهای از تاریخ هخامنشی با مطالعه آن بازسازی شده است. کتیبه آن به چهار زبان و چهار شیوه مانند خط میخی باستان، خط میخی ایلامی، خط میخی بابلینو و خط هیروگلیف نگارش شده است. تمام نوشتهها بر روی لباس داریوش است. ضمناً این اثر سر ندارد و احتمالا در طی جنگ ایران و یونان از بین رفته است. این پیکره از نوعی سنگ بازالت و با ارتفاع ۲ متر و ۶۶ سانتیمتر ساخته شده است. متن کتیبه داریوش راهگشای خیلی از ابهامات تاریخ هخامنشی است. در آن داریوش از خدای اهورامزدا میگوید. در پایه پیکره ۲۴ نفر نماینده استانهای مختلف ایران آمده و در پایین هر کدام از نمایندگان کادرهای بیضی شکل قراردارد و اسامی خاص در آن نوشته شده است. در هر کدام از کادرها نام منطقه و قوم آن در دوره هخامنشی دیده میشود. در این متن حدود امپراتوری هخامنشی نوشته شده است.
تکوکهای ولیران دماوند
دکتر محمدرضا نعمتی، عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی و سرپرست کاوش محوطه ولیران دماوند به شرح کاوش خود در این محوطه و همچنین تکوکهای به دست آمده از محوطه ولیران دماوند پرداختند: منطقه کاوششده ولیران در حد فاصل گیلاوند و دماوند قرار دارد. در سال ۱۳۸۰ دانشگاه علم و صنعت در آن منطقه قصد ساخت و ساز داشت که تصادفا گورستان اشکانی به دست آمد. طی کاوشهای انجام شده آثار مربوط به دو دوره فرهنگی اشکانی و ساسانی از این محوطه به دست آمد. این محوطه شامل برج و بارو و قلعه است. سکههای به دست آمده تاریخی حدود پانصد سال پیشاز دوره ساسانی را نشان میدهد. گورهای این محوطه به شکل سردابهای، سنگچین، گودالی شکل و گورهای ساده هستند. این محوطه متشکل از دو بخش گورستان اشکانی و معماری ساسانی است. در این سردابهها ۲۱ اسکلت و حدود ۴۵۰ قلم شی به دست آمد. شاخصترین آثار به دست آمده از این محوطه تکوکهای (ریتون) سفالی به شکل کفش و بز، جام صلح یا دوستی است که از گور سردابهای به دست آمده است. از تکوک برای نوشیدنی استفاده میکردند. نقطه اوج هنر تکوکسازی دوره اشکانی است. با کشف آثار ارزشمند منطقه ولیرانِ دماوند، باب جدیدی در عرصه تحقیقات و پژوهشهای باستانیشناسی دوره اشکانی گشوده شده است.
مرگ در نمک : یافته های معدن نمک چهرآباد زنجان
دکتر ابوالفضل عالی، مدیر محوطه باستانشناسی معدن چهرآباد زنجان؛ به موضوع مرگ در نمک و یافتههای معدن نمک چهرآباد زنجان پرداختند: مجموعه اشیای این معدن از منطقه چهرآباد زنجان به دست آمده است که نمایشگاه آن به نام مرگ در نمک در موزه ملی ایران دایر است. این معدن از معادن تاریخی شناخته شده است که آثاری از فعالیت معدنکاران از ۲۵۰۰ سال پیش تاکنون را در خود دارد. معدن چهرآباد زنجان از آن زمان تاکنون در حال کار است. نخستین بار این معدن در سال ۱۳۷۲ شناسایی شد. زمانی که معدنکاران مشغول به کار بودند به صورت تصادفی به بقایای انسانی شامل یک سر و بخشهایی از بدن برخورد کردند. قدمت این اثر هزار و هفتصد سال است. همچنین به دنبال کاوشهای بعدی آثار دیگری مانند یک چکمه و همچنین بقایای از البسه و پوشاک کارگران آن زمان کشف شد. تاکنون هشت انسان نمکی از این معدن به دست آمده است. این معدن در دوران بعد از اسلام هم استفاده میشد. تمام اشیا و آثاری که از معدن چهرآباد به دست آمده به دلیل قرارگیری در داخل نمک سالم ماندهاند و این ویژگی این معدن است.
سفال مینایی دوره سلجوقی و ایلخانی
دکتر حسن مرادی، سرپرست روابط عمومی و اطلاعرسانی موزه ملّی ایران با سخنرانی در مورد «سفال مینایی در دوره سلجوقی و ایلخانی» در تالار سلجوقی و ایلخانی، در ابتدا به پیشینه و تجربیات به دست آمده از سفالگری پیش از دوره سلجوقی اشاره کرد که با معرفی خمیره سنگ در این دوره زمینه برای تولید و توسعه سفالهای ظریفی چون مینایی آغاز شد. سفال مینایی که به عنوان سفال هفترنگ در متون کهن شهرت داشته در بررسی پیشینه نگارگری به عنوان مکتب نگارگری سلجوقی مورد توجه قرار میگیرد. مرادی با اشاره به تاثیرپذیری این گونه سفالی از هنر ساسانی از یک طرف و هنر آسیای میانه از طرف دیگر، به نمونه نسخ خطی چون ورقه و گلشا و ارژنگ مانی میپردازد که شباهت هنری زیادی با نمونه نقشهای سفالهای مینایی دارد. وی با تشریح فرمهای رایج، به لعاب زمینه و رنگهای به کار رفته در نقوش، آنها را از اکسید فلزات مختلف میداند. همچنین وی با اشاره به ورقههای طلا (مطلا) به عنوان آخرین تزیین به کار رفته، این سفال را از نظر شناخت و تزیین چهره و لباس منحصر به فرد میداند.
نگارگری در دوره تیموری
دکتر رضا نوری شادمهانی عضو هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه کاشان با سخنرانی در موره «نگارگری در دوره تیموری» در تالار تیموری در کنار سه نگاره مربوط به این دوره به اهمیت کتابت و کتابآرایی از زمان شاهرخ تیموری اشاره کرد که در دوران پسر او بایسنقر میرزا ادامه یافت. همچنین اسکندر سلطان حکمران فارس همزمان با بایسنقر در شیراز نسخ خطی زیبایی را با سبکی متفاوت به نام مکتب شیراز به وجود آورد. دکتر نوری شادمهانی همچنین با اشاره به حمایتهای سلطان حسین بایقرا و وزیرش امیرعلی شیر نوایی هنر کتابت و کتابآرایی به اوج خود رسید و هنرمندان بهنامی چون کمالالدین بهزاد در این زمان پرورش یافتند. کمالالدین بهزاد چهره افراد نقش شده در نگارهها را از مغولی به خراسانی تغییر داد. از طریق این نگارهها میتوان به اطلاعات ارزشمندی از جمله پوشاک، جزئیات معماری و مردم عادی پیبرد که در کنار استفاده از رنگ آبی از ویژگیهای منحصر به فرد نگارههای او است.
فرش در دوره صفوی تا قاجار
فرناز عباسی راهنمای موزه باستانشناسی و هنر دوران اسلامی ایران با سخنرانی در مورد «فرش در دوره صفوی تا قاجار» با حضور در تالار صفوی و قاجار در کنار فرشهای این دوران به پیشینه فرش در ایران پرداخت و با اشاره به فرش پازیریک آن را ایرانی دانست و احتمال وجود نمونههای قدیمیتر با توجه به بافت دقیق و حرفهای آن را، دور از ذهن ندانست. عباسی با ارائه توضیح در مورد تار و پود و نحوه بافت فرش با استفاده از دو گره ترکی و فارسی به عنوان پرز، فرشهای موزه ملی ایران را منحصر به فرد دانست که در برخی نمونههای دوره صفوی از ابریشم به عنوان تار و پود و از طلا به عنوان پرز استفاده شده است. وی با اشاره به انواع نقوش از جمله لچک و ترنج، باغی، شکارگاه و محرابی، نمونههایی از دوره صفوی را برشمرد که ترنج میانی به عنوان حوض استفاده شده یا چند کتیبه با انواع خطوط کوفی، نستعلیق و ثلث در آن دیده میشود. عباسی در ادامه با حضور در کنار فرشی با طرح باغی بافت تبریز با اشاره به کاربرد رنگ قرمز در حاشیه به اهمیت رنگرزی و فرآیند و فنآوری پیچیده تولید آن از مواد طبیعی پرداخت.
هنر لاکی در دوره قاجار
حمیرا عبدی راهنمای موزه باستانشناسی و هنر دوران اسلامی ایران با سخنرانی در مورد «هنر لاکی در دوره قاجار» با حضور در تالار قاجار، به پیشینه این هنر از دوره صفوی اشاره کرد و به نحوه ساخت آن از کاغذ و مواد سلولوزی پرداخت. عبدی به کاربرد این هنر در دوره صفوی بر روی دیوار و قطعات بزرگ اشاره کرد که در دوره قاجار بیشتر بر روی اشیایی از جمله قلمدان، قاب و آینه و جعبه قرآن به کار میرفته است. وی اوج این هنر را دوره قاجار دانست که در یکی از نمونههای شاخص و منحصر بهفرد آن برای تزیین جعبه سنگ وزنهای به کار رفته است.
خوشنویسی قرآن
دکتر حمیدرضا قلیچخانی، عضو هیات علمی دانشگاه با سخنرانی در مورد «خوشنویسی قرآن» در تالار قرآن، به کتابت و کتابآرایی قرآن به عنوان یکی از مهمترین و فراوانترین نسخ خطی اشاره کرد که تاثیر بهسزایی در توسعه هنر خوشنویسی، کتابت و کاربرد انواع خطوط داشته است. قلیچخانی به کاربرد خط کوفی به عنوان قدیمیترین خط برای کتابت قرآن اشاره کرد که انواعی از جمله ایرانی (شرقی)، عربی و مصری در سده پنجم و ششم هجری داشته است. وی در ادامه به ویژگیهای کتابت، جلدسازی و فرآیند آن پرداخت و با حضور در کنار ویترین قرآنهای منحصر به فرد موزه ملی ایران به یاقوت مستصمعی به عنوان هنرمند تاثیرگذار خشنویسی ایرانی اشاره کرد که به آن تشخص بخشید.